مخالفان هومیوپاتی چه می گویند؟
متاسفانه اکثريت انتقادها و مخالفت ها بدون کمترين بررسی علمی و بالينی صورت می گيرد در موارد بسياری که منتقدين به شکل علمی مسئله را بررسی نموده اند خود به اين طب ايمان آورده و هوميوپات شده اند !
وی از يک هوميوپات خواست تا از نزديک و در مطب نحوه درمان را ببيند بعد از مدتی با شگفتی متوجه شد که واقعا عده بيشماری درمان می شوند سپس وی از آن هوميوپات درخواست نمود که زخم کهنه ای را که وی سال ها به آن مبتلا بود را معالجه نمايد و با کمال تعجب آن زخم در مدت کوتاهی بهبود يافت! بعد از اين بود که دکتر هرينگ با مطالعه اين طب به جايگاهی از آن رسيد که وی را پدر هوميوپاتی آمريکا می دانند و تحقيقات وی از معتبر ترين تحقيقات در هوميوپاتی می باشد .
اما نظرات مخالفان: عده ای معتقد هستند که با توجه به رقت های بسيار پايين داروهای هوميوپاتی عملا نبايد اثری از اين داروها حادث شود ! در اين جا بايد گفت که آنچه بايد مورد توجه قرار بگيرد تنها و تنها تجربه علمی بر اساس آزمايش و خطاست نه آنچنان که عنوان می شود استنتاج رياضی چرا که علم بشر به هيچ وجه نمی تواند ادعا کند که به تمامی علوم دست يافته است .
واقعيات را با بودن يا نبودن بايستی ارزيابی نمود نه با بايد يا نبايد.
اثر داروهای هوميوپاتی براساس نتايج بالينی دقيق و با شرکت عده بسياری داوطلب (که اثبات دارويی نموده اند )بدست آمده و در عين حال هر بار که مورد آزمايش دوباره قرار بگيرند نتايج يکسان ايجاد می کند و متاسفانه اين دسته از منتقدان به هيچ وجه زحمت امتحان داروها و يا حداقل مشاهده اثر آن را نکشيده اند و تنها بر اساس بعيد بودن آن را انکار می کنند .
در اين مورد اشاره به کشف خواص فيزيکی آب و کريستال ها ی محلول در آب (رجوع شود به بخش داروهای هوميوپاتی) می تواند جوابگو باشد هر چند که برای اثبات اثر نيازی به دانستن چگونگی آن نيست.
چه بسيار داروهای شيميايی که بعد از سال ها استفاده هنوز مکانيسم اثر آنها کشف نشده اما کماکان استفاده می شوند .عده اي ديگر معتقد هستند که اثر اين داروها با دارونما ( ماده ای که تنها شباهت دارويی دارد ولی هيچ اثری ندارد و بهبودی با آن صرفا براساس تلقين است) فرقی ندارد .
عده ای ديگر پا را از اين فراتر نهاده و ادعا می کنند که داروهای هوميوپاتی دارای عوارض است . معلوم نيست که چگونه دارويی که اصلا ماده نيست و از نظر ايشان دارونماست می تواند عوارض داشته باشد.
البته مصرف داروی هوميوپاتی بنا به خصلت درمانی خود (تحريک سيستم دفاعی و حياتی بدن ) گاهی ايجاد ناملايماتی می کند که گذرا بوده و به هيچ وجه اثر پايداری نمی گذارد و اين مقدار در مقايسه با داروهای شيميايی و عوارض شناخته شده و شناخته نشده آن ها بسيار ناچيز است .
اما چرا با هوميوپاتی مخالفت می شود :
علل مختلفی وجود دارد در وحله اول نفس پيدايش يک ايده جديد که در تضاد با حقايق قبلی باشد خود مخالفت زاست به خصوص وقتي که با منافع افرادی را نيز به خطر بيندازد .
حقيقت اين است که در صورت گسترش هوميوپاتی صنايع داروسازی و رشته های تابعه آن ضرر بسياری را متحمل می شوند چرا که درآمد ناشی از فروش داروهای شيميايی با آن حجم عظيم را از دست می دهند و داروی هوميوپاتی با مقدار کم و ساخت آسان و کم هزينه به هيچ وجه جبران اين ضرر را نمی کند .
از طرفی يک حقيقت تلخ بيانگر اين است که با گسترش اين علم بسياری از درمان های طب رايج زير سوال رفته و بسياری از متخصصين متضرر می شوند و از طرفی قبول اين هوميوپاتی نيازمند شجاعت بسيار از طرف يک پزشک است چرا که بايد در عقايد و ديدگاه های خود تغييرات زيادی را بپذيرد به خصوص که در بسياری از موارد از نظر نحوه و هدف درمانی در تعارض با پزشکی کلاسيک قرار می گيرد .
در اينجا بايد گفت عده بسياری از مخالفين صرفا از سر دلسوزی و به نيت ممانعت از شيادی احتمالی مخالفت می کنند که بايد به اين دسته از دوستان و همکاران عرض نمايم که بهتر است اين مخالفت را با تحقيق و مطالعه انجام دهند که خدای نکرده روزی به عنوان مخالفين علم از آنان ياد نشود .آنچه مسلم است اگر ما خود به پيشواز حقيقت نرويم او در نهايت خود را بر ما تحميل خواهد کرد .